فکر و اندیشه مانند رهبر ارکستری است که سه نوازنده را رهبری میکند .اول احساس ، دوم عمل و سوم فیزیولوژی بدن
وقتی که فکر به خوبی کار می کند هر سه عامل دیگر به خوبی می نوازند و موسیقی زیبا و احساس خوبی را به همراه دارد
و هرگاه فکر به سمتی خارج از نت های نوشته شده یعنی خواسته ی مطلوب حرکت کند به ترتیب:
نخست احساس، بد می نوازد وآن زمانی اتفاق می افتد که فکر با خواسته یکی نیست و باید دوباره به مسیر درست بازگردد.
که اگر همچنان ادامه یابدعمل هم بد می نوازد و در نهایت نوازنده دچار عدم سلامتی می شود. کسل و خسته،و در نهایت بیمار می شود و همه اینها برای این است که به فکرکه رهبر است گوشزد کند که دارد ساز مخالف با آرزوها را می نوازد.
بنابراین حواسمان به احساسمان باشد به محض اینکه احساس بدی داشتیم نواختن فکرمان را تغییر دهیم .که در غیر اینصورت دو عامل بعدی از راه می رسند و آنقدرمارا بد حال می کنند تا دچار دگرگونی روحی روانی شویم.
افکار را کنترل کن و همواره نیم نگاهی به احساس سرکوب شده ات داشته باش .
واقعا جالب بود.مطالب وبلاگتون خیلی آموزنده است.می توانید لطفا ایمیل بدهید من با شما در مورد مشکلی مشورت کنم؟ممنون می شوم.
سلام ...مشکل شما در چه زمینه ای است؟اگر امکان داره لطفا کمی بیشتر توضیح دهید...با تشکر
اگر می شه لطفا ایمیلتون را بدهید.رو ایمیل توضیح می دهم براتون.
ایمیل من: amicaa@yahoo.com امیدوارم بتونم کمک کنم.