تو اتاق کامپیوتر آپارتمان و یا به قول اینا «کُندو» دختر زرد پوست و چشم بادمی مالایی نشسته روبروی من و تند وتند در حالی که یک دستش به کیبورد لپ تابشه و یه نگاه به موبایلش که تند و تند براش اس ام اس می یاد ،در حال خوردن یک نوع نون شیرینی است.با صدای بلند می جوه و هر از گاهی بطری شیرسویاش را سر می کشه.دست آخر هم یه آروغ می زنه ....
جای یک نفر اینجا خالی !!!!که بلند بشه و به خاطر ملچ و ملوچ کردن دهنش سرش داد بکشه!!!
دوست خوبم به من هم سری بزن.اگه دوست داشتی.روزهای تنهایی بد جوری آدمو داغون میکنه.
معلومه تو کجایی دختر؟؟؟؟؟؟؟؟اینجا حسابی خاک گرفته.چرا به روز نمی کنی؟